محمود قلی پور

دیسک های بر افزایشی، در سراسر جهان هستی حضوری پررنگ و اساسی دارند. از دیسک کهکشانی گرفته تا دیسک های پیش سیاره ای که سیارات از آنها متولد می گردند، همگی در زمره دیسک های بر افزایشی قرار می گیرند. بنابراین مطالعه ساختار دیسک های واقعی در مقابل دیسک های ایده آل (برای مثال، زمانی که آنها کاملا متقارن محوری نیستند)، مفید خواهد بود. در این پژوهش، قصد داریم ساختار یک دیسک پیش سیاره ای، که توسط یک سیاره پر جرم مختل شده است، را مورد بررسی قرار دهیم. با بررسی این اثر گرانشی، مشاهده می نماییم که علاوه بر تغییرات شعاعی، تغییرات سمتی (یا زاویه ای) نیز مهم می گردند. بعد از فرمول بندی مساله، ما با یک دسته از معادلات دیفرانسیل های جزیی (دو متغیره، شعاعی و سمتی) مواجه می گردیم. لذا با استفاده از روش های تحلیلی این معادلات تبدیل به یک مجموعه نامتناهی (سری) از معادلات معمولی (تک متغیره) می گردد. برای این مقصود، ما از روش طیفی، که یک روش قدرتمند برای تبدیل معادلات دیفرانسیل جزیی به معادلات دیفرانسیل معمولی است، استفاده می نمائیم. پرسش مهمی که در این پژوهش به دنبال پاسخ آن هستیم، این است که وارد کردن تغییرات سمتی یا زاویه ای چه رفتارهای فیزیکی را به مساله وارد می کند؟ و آیا این تغییرات اصولا مهم هستند یا قابل صرفنظر کردن هستند؟ با پاسخ به این سوالات می توانیم بفهمیم که آیا اساسا حضور جرم دوم در تشکیل سیارات نقش سازنده است یا مخرب.