28 اردیبهشت 1403
احمد اسمعلي

احمد اسمعلی

مرتبه علمی: استادیار
نشانی:
تحصیلات: دکترای تخصصی / روانشناسی عمومی
تلفن:
دانشکده: دانشکده علوم انسانی

مشخصات پژوهش

عنوان
زوج درمانی (کتاب کار)
نوع پژوهش کتاب
کلیدواژه‌ها
زوج درمانی
سال 1398
پژوهشگران لاله مرادزاده خراسانی ، احمد اسمعلی

چکیده

من در سال 1960 در مونترال، کانادا متولد شدم و همیشه مجذوب طبیعت انسان به خصوص روابط عاشقانه بودم. به عنوان یک نوجوان در دهه 1970، یک تغییر فرهنگی را «اوزی هریت» که آغاز دیدگاه های فمینیستی 50 ساله در دهه 60 و پذیرش تدریجی طلاق به عنوان یک گزینه در دهه 70 مشاهده کردم. من برخی از زوجین چسبنده را مشاهده کردم که اعتقاد داشتند که ازدواج تا زمانی که مرگ ما را در برگیرد باید ادامه داشته باشد. بعضی دیگر به تنهایی تقلا می کردند ازدواج های ناخوشایند و احساس وحشت و نگرانی اجتماعی عمومی و تنش ناشی از آن را به صورت دیدگاه متفاوتی ازآنچه که مرد باید باشد یا زن، مادر، پدر، شوهر و زن ارائه دهند. در سن 16 سالگی، والدین من یکی از اولین زوج هایی بودند که تصمیم گرفتند از یکدیگر جدا شوند بعد از طلاق، من واکنش های بسیاری از افراد اطرافم را تجربه کردم. برخی حمایتگر، برخی کنجکاو برخی به نظر می رسید ناراحت بودند و ترس داشتند از اینکه فکر طلاق به یک گزینه قابل قبول تبدیل شود. این تجربه در من تأثیر عمیقی داشت بطوریکه تعجب کردم که تفاوتی بین روابط زوج های شاد، انعطاف پذیر و کسانی که فقط زندگی می کنند، نیست. من بازسازی خانواده ام را شروع کردم و برای تحصیل به کالج طراحی مد و هنرهای زیبایی رفتم. سپس با همسر آینده ام به کالیفرنیا نقل مکان کردم و به عنوان طراح مد، نقاش و معلم هنر بیش از 14 سال کار کردم. در طی این زمان ما با یکدیگر ازدواج کردیم و دارای 3 فرزند عالی شدیم. در طی آن سال ها من در مورد پویایی ارتباط خیلی کنجکاو بودم چرا ما قادر به لذت بردن از ازدواجمان بودیم و چالش های منفی را حل می کردیم اما هنوز والدین من و بسیاری از زوج های دیگر قادر به این کار نبودند؟ این کنجکاوی آزاردهنده برای مطالعه روانشناسی مرا به دانشگاه بازگرداند و سپس یک درمانگر دارای مجوز ازدواج و خانواده درمانی با تخصص در زوج درمانی تبدیل شدم. به عنوان یک زوج درمانگر هزاران ساعت را با زوجینی کارکردم که ناراحت، دلسرد و از همه مهم تر ارتباطشان قطع شده بود. ما تاریخچه زندگی و روابط آن ها را بررسی می کردیم و با آن ها دلایلی که باعث کاهش همدلی، امنیت و صمیمیت عاطفی شان شده بود را بررسی می کردیم؛ و به آن ها کمک می کردیم همدلی، احساس امنیت در رابطه و لذت در ارتباطشان را ایجاد کنند. من از اینکه زندگی سرشار از شادکامی داشته ام، احساس