هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره فردی آدلر با رفتاردرمانی عقلانی– هیجانی الیس بر کاهش علائم اختلال سلوک دانش آموزان ششم ابتدایی شهرستان مراغه بود. به منظور انجام این پژوهش 30 نفر از دانش آموزانی که از طریق نمونه گیری هدفمند در پرسشنامه اختلال سلوک (RSDCD) نمره بالاتر از 35 گرفته بودند انتخاب و به صورت جایگزینی تصادفی در سه گروه 10 نفری آدلری، الیسی و کنترل قرار گرفتند. متغیر مستقل برای گروه آدلری و الیسی در 8 جلسه 35 دقیقه ای در طول سه هفته متوالی اجرا شد. اما گروه کنترل سیر طبیعی تحصیل خود را ادامه دادند. روش پژوهش نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان که در هر دو گروه آدلری و الیسی نسبت به گروه کنترل شدت علائم اختلال سلوک کاهش یافته بود. همچنین نتایج آزمون تعقیبی LSD نشان داد که میزان علائم اختلال سلوک در گروه الیسی کمتر از گروه آدلری و گروه کنترل است و میزان اختلال سلوک در گروه مشاوره آدلری کمتر از گروه گواه است. پس می توان نتیجه گیری کرد که هر دو روش آدلری و الیسی بر کاهش نشانه های اختلال سلوک مفید به نظر می رسند. اما میزان اثربخشی رفتاردرمانی عقلانی – هیجانی الیس بیشتر از مشاوره فردی آدلری می باشد.