این تحقیق با هدف تعیین رابطه باورهای انگیزشی، جنسیت و استراتژی های یادگیری با عملکرد تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. پژوهش حاضر براساس هدف از نوع کاربردی و براساس نحوه گردآوری داده ها تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است.جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم راهنمایی مدارس عادی شمال استان آذربایجان غربی در سال تحصیلی 1397-1398 است.ابزارهای به کار رفته در این پژوهش عبارت بودند از: پرسش نامه ی راهبردهای خودانگیخته برای یادگیری (MSLQ)که در سال 1990 توسط پینتریچ و دیگروت ساخته شد و شامل دو مقیاس باورهای انگیزشی و استراتژیهای یادگیری می باشد و برای بررسی عملکرد تحصیلی دانش آموزان شرکت کننده از معدل آنها استفاده شد.برای تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش از روش همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و رگرسیون چندگانه همزمان استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی نشان داد که بین باورهای انگیزشی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد( 0.01p < و 592/0r = ). بین استراتژی های یادگیری با عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد( 0.01p < و 589/0r = ). طبق نتایج آزمون t مستقل بین دانش آموزان پسر و دختر از لحاظ متغیر عملکرد تحصیلی تفاوت معنی داری وجود دارد. و با توجه به میانگین دو گروه می توان گفت، دانش آموزان پسر از لحاظ متغیر عملکرد تحصیلی نسبت به دانش آموزان دختر میانگین بالاتری دارند(01/0>p). همچنین ضریب رگرسیون باورهای انگیزشی بر روی عملکرد تحصیلی دانش آموزان(432/0= β) و استراتژی های یادگیری بر روی عملکرد تحصیلی دانش آموزان(714/0= β) با توجه به مقدار آزمون t معنادار است و نشان می دهد که باورهای انگیزشی و استراتژی های یادگیری می تواند عملکرد تحصیلی دانش آموزان را به طور معناداری پیش بینی نمایند.