سلامتی و کیفیت تولیدات کشاورزی از مسائل مهم امنیت غذایی هر کشوری به شمار می آید، با توجه به یافته های روز افزون علمی در خصوص تاثیر نامطلوب نهاده های شیمیایی بر سلامتی محصولات کشاورزی و جلوگیری از اثرات نامطلوب آن ها بر محیط زیست یافتن مواد بیولوژیک مناسب جهت جایگزینی با این نهاده ها از اهمیت بسزائی برخوردار است. سورفکتانت ها از جمله تولیداتی هستند که جهت کاهش کشش سطحی در سموم و کودها در هنگام محلول پاشی استفاده می شوند. جایگزین های زیستی این سورفکتانت ها که با نام بیوسورفکتانت شناخته می شوند، هم اکنون در دنیا در حال مطالعه و توسعه هستند. گروه های مختلفی از ارگانیسم ها قادر به تولید بیوسورفکتانت ها هستند که باکتری ها از مهم ترین گروه های آن ها بشمار می آیند. در همین راستا توانایی تولید بیوسورفکتانت با استفاده از 7 گونه باکتریایی جدا شده از کمپوست مورد بررسی قرار گرفت و در گام اول جهت ارزیابی کیفی تولید بیوسورفکتانت آزمایشات مربوطه مانند؛ همولیز خون، فروپاشی قطره روغن، فعالیت امولسیون کنندگی، پراکنش نفت و بررسی کاهش کشش سطحی انجام گردیدند. نتایج نشان داد که باکتریBacillus nealsonii 104C بیشترین میزان تولید بیوسورفکتانت را در بین باکتری های مورد بررسی دارا می باشد. نتایج تجزیه FT-IR نشان داد که این سورفکتانت ماهیت گلیکولیپیدی دارد. در گام دوم جهت بررسی اثر و کارآیی این ترکیب، تاثیر محلول پاشی سولفات آهن به همراه این ترکیب بر رشد و نمو گیاه لوبیا چیتی مورد آزمون قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان دادند که اثرات متقابل تیمار سولفات آهن و بیوسورفکتانت بر صفات: ارتفاع ساقه، تعداد برگ، تعداد نیام، تعداد گل، وزن خشک برگ و ساقه، سطح ویژه برگ در سطح احتمال آماری یک درصد معنی دار می-باشد. مقایسه ی میانگین اثرات متقابل نیز نشان داد که ترکیب سولفات آهن یک در هزار و بیوسورفکتانت باعث افزایش معنی دار سطح ویژه برگ، تعداد گل و تعداد نیام و همچنین سولفات آهن دو در هزار در ترکیب با بیوسورفکتانت باعث افزایش معنی دار وزن خشک گیاه، ارتفاع ساقه، تعداد برگ، تعداد گل نسبت به شاهد گردیده است. همچنین اثر اصلی تیمار بیوسورفکتانت باعث افزایش معنی دار ارتفاع ساقه، تعداد گل، وزن خشگ گیاه نسبت به شاهد شده بود. در مجموع از یافته های این تحقیق می توان استنباط نمود که کاربرد بیوسورفکتانت با منشا باکتری