با افزایش جمعیت و احتمال بروز کمبودهای مواد غذایی، تغییر در منابع تامین انرژی مورد نیاز انسانها ضروری به نظر میرسد. انواع قارچهای خوراکی به این منظور در بسترهای مختلف کشت، داشت و برداشت شده و به صور مختلف در اختیار مصرفکنندگان قرار می-گیرند. قارچ Agaricus bisoporus (J.E. Lange) Imbach, 1946 بیشترین سطح زیر کشت و بهرهبرداری را به خود اختصاص داده است. به منظور بررسی احتمال آلودگی این بسترها به انواع نماتدها، نمونهبرداریهای متعددی طی سالهای 1402در سطح استان آذربایجانشرقی انجام شد. پس از استخراج، کشتن و تثبیت نماتدها با کمک روشهای معمول در نماتدشناسی و شناسایی براساس منابع معتبر مشخص شد که در اغلب این بسترها آلودگی به انواع نماتدهای با ترجیح غذایی باکتریخواری وجود دارد. اعضایی از جنسهای Diploscapter Cobb, 1913 (یک گونه- ماده)، Rahm, 1928 Cephaloboides (یک گونه- نر/ماده)، Cobb, 1929 Rhabditella (دو گونه- نر/ماده)، Stomachorhabditis Andrassy, 1970 (یک گونه- ماده)، Fuchs, 1930 Panagrolaimus (یک گونه- نر/ماده) و Mesorhabditis Osche, 1952 (یک گونه-ماده) شناسایی شدند. گرچه تنوع به مربوط به تعداد جنس و گونه کم به نظر میرسد اما جمعیت بسیار بالای آنها در برخی بسترها سبب بروز نگرانی از مسمویت و عوارض گوارشی به خاطر آلودگی نماتدی و باکتریایی قارچهای موجود در سبد غذایی مصرفکنندهها را فراهم آورده و لازم است که بررسی عمیق و جامعتری در این زمینه صورت پذیرد. همچنین عدم ردیابی نماتدهای قارچخوار با وجود فراهم بودن منبع غذایی کافی در این بسترها، مورد دیگری است که لازم است در مطالعات تکمیلی بررسی گردد.