پدیده آبشستگی وابسته به عوامل مختلفی چون الگوی جریان اطراف سازه، خصوصیات بستر مورد نظر، شکل و نوع پایه و تکیهگاه پل بوده از اینرو توجه به شناخت پدیده آبشستگی از موضوعات حائز اهمیت میباشد. از طرفی تخمین این پدیده پیچیده در شرایط آزمایشگاهی و صحرایی به دلیل محدودیتهای زمانی، مکانی و خطاهای انسانی، بسیار مشکل است. لذا امروزه تکنولوژی به سمت استفاده از محاسبات نرم برای پیشبینی هرچه دقیقتر عمق آبشستگی حول سازهها میرود. در این تحقیق برای پیش بینی عمق آبشستگی اطراف پایهها و تکیهگاهها از روشهای نوینی همچون ماشین بردار پشتیبان و سیستم استنتاج فازی استفاده شد که در این روشها از پارامترهای آماری R (ضریب همبستگی)، DC (ضریب تعیین)، RMSE (جذر میانگین مربعات خطاها)، برای ارزیابی کارایی مدلها استفاده گردید. در تحقیق حاضر چهار سری داده آزمایشگاهی مختلف، در دو سناریو و هر سناریو در دو مدل متفاوت مورد بررسی قرار گرفت. مدلها در دو بخش آزمون و آموزش تحلیل شده و نتایج حاصل از تحلیل مدلها، با روابط غیرخطی ارائه شده در تحقیق حاضر، مورد مقایسه قرار گرفته و مشاهده گردید که پیشبینی عمق آبشستگی با استفاده از روشهای محاسبات نرم برای تمام حالتها نتایج دقیقتری نسبت به روابط غیرخطی حاصل ارائه میدهد. لازم به ذکر است که بهترین مدل در مرحله آزمون، مربوط به مدل پایه در بستر رسی بوده که معیارهای ارزیابی آن به شرح، 9854/0R= ، 013/0RMSE=، 9486/0DC= میباشد. همچنین نتایج آنالیز حساسیت برای دو روش نشان داد که وابستگی پدیده آبشستگی به پارامترهای Fr (عدد فرود) و (درصد رس بستر)، بیشتر از دیگر پارامترها میباشد.