1404/09/14
ناصر صباغ نیا

ناصر صباغ نیا

مرتبه علمی: استاد
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
شاخص H:
دانشکده: دانشکده کشاورزی
اسکولار:
پست الکترونیکی: sabaghnia [at] yahoo.com
اسکاپوس:
تلفن:
ریسرچ گیت:

مشخصات پژوهش

عنوان
تغییرات فیزیولوژیک ژنوتیپ‌های برگزیده گندم (Triticum aestivum L.) بر اساس عملکرد تحت شرایط دیم و آبیاری تکمیلی
نوع پژوهش
مقاله چاپ‌شده در مجلات علمی
کلیدواژه‌ها
آسکوربات پراکسیداز، پراکسید هیدروژن، پرولین، تنش خشکی، محتوای کلروفیل
سال 1404
مجله تحقیقات غلات
شناسه DOI
پژوهشگران وحید صدقیه ، فریبرز شکاری ، امین عباسی ، مظفر روستائی ، ناصر صباغ نیا

چکیده

مقدمه: امروز تولید گندم به‌عنوان مهم‌ترین گیاه زراعی جهان، تحت تاثیر تغییرات فزاینده اقلیمی قرار گرفته است. در همین راستا، بررسی پاسخ‌های فیزیولوژیک و زراعی ژنوتیپ‌های مقاوم و حساس گندم به تنش خشکی در شرایط متغیر دیم همراه با شناسایی ارتباطات موجود میان ویژگی‌های مربوط به مقاومت و حساسیت به شرایط نامساعد محیطی، دارای اهمیت بسزایی است. به‌همین منظور، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر شرایط دیم و آبیاری تکمیلی بر ویژگی‌های فیزیولوژیک، بیوشیمیایی و صفات مرتبط با عملکرد دانه در گندم نان اجرا شد. مواد و روش‌ها: مواد گیاهی این تحقیق، تعداد چهار ژنوتیپ گندم نان شامل دو ژنوتیپ متحمل (با عملکرد مناسب در شرایط دیم) و دو ژنوتیپ حساس (با عملکرد ضعیف در شرایط دیم) بودند که در دو شرایط دیم (تنش خشکی) و آبیاری تکمیلی در قالب طرح کرت‌های خرد شده بر پایه طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در موسسه تحقیقات دیم کشور در مراغه در سال زراعی 1400-1399 مورد مطالعه قرار گرفتند. آبیاری تکمیلی پس از کاشت و در مرحله آبستنی انجام شد. به‌منظور شناسایی تفاوت‌های موجود در بین ژنوتیپ‌ها، فعالیت‌ آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان، آسیب‌های اکسیداتیو، ویژگی‌های بیوشیمیایی و عملکرد و اجزای عملکرد دانه مورد اندازه‌گیری قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل آماری داده‌ها و مقایسه میانگین‌ها با آزمون LSD در سطح احتمال پنج درصد با نرم‌افزار SAS انجام شد. یافته‌های پژوهش: نتایج این مطالعه نشان داد که تفاوت‌های معنی‌داری بین ژنوتیپ‌های مورد بررسی از نظر درجه حساسیت و تحمل آن‌ها در پاسخ به تنش خشکی وجود داشت. در مجموع، میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان در شرایط دیم بیش‌تر از شرایط آبیاری تکمیلی بود. ژنوتیپ شماره‌ 4 در شرایط دیم، بیش‌ترین فعالیت آنزیمی و کم‌ترین میزان پراکسید هیدروژن و مالون دی‌آلدیید و ژنوتیپ شماره 40 در شرایط آبیاری تکمیلی، کم‌ترین فعالیت آنزیمی و بالاترین میزان پراکسید هیدروژن و مالون دی‌آلدیید را نشان داد. در مورد پرولین نیز بالاترین میزان پرولین در ژنوتیپ شماره 4 در شرایط دیم و کم‌ترین میزان پرولین در ژنوتیپ‌های شماره 30 و 40 در شرایط آبیاری تکمیلی مشاهده شد. عملکرد و اجزای عملکرد ژنوتیپ‌های بررسی شده نیز به‌عنوان برآیندی از تغییرات درونی گیاه، روند مشابهی را آشکار ساختند، به‌طوری که بیش‌ترین شمار سنبله در واحد سطح و شمار دانه در هر سنبله در ژنوتیپ‌های شماره 4 و 33 تحت شرایط آبیاری تکمیلی مشاهده شد، در حالی‌که ژنوتیپ‌های شماره 30 و40 در شرایط دیم دارای کم‌ترین مقدار این صفات بودند. وزن هزار دانه این ژنوتیپ‌ها نیز هر چند با شیبی کم‌تر، از روند یکسانی برخوردار بود. بررسی تغییرات مقادیر کلروفیل و همچنین فعالیت‌های آنزیمی در این ژنوتیپ‌ها می‌تواند توجیه‌کننده روند مزبور باشد. نتیجه‌گیری: یافته‌های این پژوهش نشان داد که اگرچه همه ژنوتیپ‌های مورد بررسی تحت تاثیر تیمارها قرار گرفتند، اما ژنوتیپ‌های متحمل به تنش خشکی با افزایش غلظت پرولین، حفظ ظرفیت کلروفیل و تشدید فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان کارکرد بهتری در شرایط تنش در مقایسه با ژنوتیپ‌های حساس نشان دادند و به این ترتیب، از کاهش عملکرد کم‌تری در این شرایط برخوردار بودند. جلوگیری از افزایش پراکسید هیدروژن و مالون دی‌آلدیید در این ژنوتیپ‌ها می‌تواند موید و مکمل این نتیجه باشد و به برخورداری از عملکرد بالاتر در شرایط متغیر دیم کمک کند. علاوه بر این، از میان اجزای عملکرد، شمار دانه در سنبله و سپس تعداد سنبله در واحد سطح، بیش‌ترین اثر مستقیم را بر عملکرد دانه داشتند. این مسأله می‌تواند نیاز به تمرکز بیش‌تر بر این اجزا را در آزمایش‌های مزرعه‌ای در راستای دست‌یابی آسان‌تر و سریع‌تر به عملکرد مناسب توجیه کند.