آسیبهای مغزی انواع مختلفی دارند. حیات نباتی یکی از انواع آسیبهای مغزی است که علیرغم مرگ نیمکرههای مغز، ساقه مغز به فعالیت خود ادامه میدهد. در این وضعیت شخص هیچگونه عملکرد ذهنی و شناختی ندارد و قادر به ارتباط آگاهانه با محیط اطراف نیست. به لحاظ فقدان قوانین موضوعه در این عرصه در اکثر نظامهای حقوقی، ابعاد حقوقی این وضعیت به نحو شایستهای تبیین نشده است. با این وجود نشانههایی از توجه به این موضوع در رویه قضایی برخی نظامهای حقوقی از جمله آمریکا و انگلیس ملاحظه میشود. پژوهشهای نادر صورتگرفته در حقوق داخلی نیز صرفاً برخی از جنبههای حقوقی این وضعیت به ویژه مسائل کیفری و دیه را مورد توجه قرار داده است. از این رو تبیین ابعاد مختلف حقوقی این وضعیت ضروری است. از این میان به ویژه تصمیمگیری برای ادامه درمان یا قطع آن، وضعیت اعمال حقوقی، وضعیت اموال، دیون، نکاح این اشخاص واجد اهمیت است. یکی از موضوعات مهمی که در تبیین وضعیت حقوقی اشخاص دارای حیات نباتی اهمیت دارد مسأله حیات یا ممات اشخاص در وضعیت نباتی است. پیشرفت تکنولوژی و پیدایش فناوریهای جدید حفظ زندگی، چالش- هایی را در مفهوم حیات این اشخاص ایجاد نموده است. از اینرو دیدگاههای مختلفی در خصوص وضعیت حیات یا ممات این اشخاص مطرح شده است. در این پژوهش با توجه به مفهوم شرعی و فقهی مرگ و با توجه به حرمت حق حیات و با وحدت ملاک از مقررات ناظر بر حجر، دیدگاه زنده بودن اشخاص در وضعیت نباتی مورد پذیرش قرار گرفته است و با توجه به این دیدگاه و با رویکرد تطبیقی آثار حقوقی حیات نباتی مورد تحلیل قرار گرفته است. انتخاب قیم یا امین و واگذاری امور مالی به آنها، امکان درخواست طلاق به دلیل شرایط ایجاد شده از طرف همسر شخص در وضعیت نباتی، انفساخ قرادادهای قائم به شخص از جمله مهمترین آثار حقوقی است که در این پژوهش مورد پذیرش قرار گرفته است.