پدیده ی طلاق در پی عوامل مختلفی رخ می دهد که یکی از آنها عوامل روانشناختی است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه ی میان ناگویی خلقی با کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده در زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر متقاضی طلاق انجام گرفت. این پژوهش به روش توصیفی- همبستگی بود. بدین منظور 384 زن از بین کلیه ی زنان متقاضی طلاق در تبریز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ها ی کیفیت ادراک شده (PRQC) و مقیاس خلقی تورنتو (TAS) بود. داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد نمره کل ناگویی خلقی و مولفه های آن یعنی دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر عینی با کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده رابطه معنی داری وجود دارد (01/0>p). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که مؤلفه دشواری در شناسایی احساسات و نمره کل ناگویی خلقی به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین رابطه زناشویی ادراک شده دارند و در مجموع 65% از واریانس رابطه زناشویی ادراک شده را به طور معنی داری پیش بینی می کنند (01/0>p). نتایج پژوهش حاضر حاکی از اهمیت ناگویی خلقی و مؤلفه های آن در پیش بینی رابطه زناشویی ادراک شده می باشد و این عوامل می توانند میزان بالایی از تغییرپذیری این علائم را تبیین نمایند. بنابراین، یافته به دست آمده می تواند این دلالت ضمنی را داشته باشد که ناگویی خلقی می تواند یکی از دلایل طلاق باشد و آموزش مهارت هایی از این قبیل به عنوان مهارت های ازدواج امری ضروری است.